جك هاي جديد

ممنونم هومن جان ، جوكهای عاليي نوشتي

خواهش ميکنم چنتا ديگه هم مينویسم تا حال کنید!

يه اسبه زنگ مي زنه به صاحب سيرك و ميگه كاري داري ما بيايم تو سيركت انجام بديم
صاحب سيركه مي گه كار خواستي مي توني انجام بدي، يورتمه بري، از آتش رد بشي و ...
اسبه مي گه مرد حسابي يه ساعته دارم باهات صحبت مي كنم، مي گي كار خاصي بلدي.

به يه كچل ميگن:شامپو چي مصرف ميكني؟ ميگه:والا من شيشه پاك كن استفاده ميكنم!!!

اگه ديدي يه سوسك پشتو رو افتاده و داره دست و پا ميزنه فكر نكن زدنش ..........................داره به قيافه تو غش غش ميخنده

... نفر زنگ ميزنه به دخترش تو شهرستان ميگه دخترم اينجا شنبه است اونجا چندشنبه است!

گاو نرافتاد دنبال گاو ماده گاو ماده فرار كردتا رسيد به بنبست برگشت گفت:از من چي ميخواي
گاو نرگفت: مااااااااااااااااااااااااااااااااچ

چند نفر ميرن برقصن بقیه هم دنبالشون همه ميرن برقصن جز يك نفر كه ميره يك گوشه ميگه سبز نارنجي بنفش ... ميگن تو چيكار ميكني ؟ ميگه من رقص نورم

يك روز ... و... باهم ميرن حج موقع سنگ زدن به شيطان سنگ ... تموم مبشه به... ميگه چيكار كنم... ميگه كم نيار فحش بده.

يه روز تو زمان جنگ بمب ميزنن كنار حمام زنانه از فرداش مردم شعارميدن جنگ جنگ تا پيروزي بزن بزن جاي ديروزي!!!

يك روز به ... ميگن چرا غواصها از پشت ميپرن توي اب ؟
ميگه چون اگر از جلو بپرن مي افتن توي قايق !!!

روباه به زاغ گفت.به به چه دمي چه پاهايي عجب چشمهايي.زاغ گفت خفه شو بيشعور اون موقع كلاس دوم بودم الان شوهر دارم.

كره خره از مامانش مي ژرسه من چتوري بدنيا آمدم مامانش ميگه من خر شدم عاشق بابات شدم بابات خرشد عاشق من شد خلاصه خر تو خر شد تو بدنياآمدي !!!!!!!

شرايط زن و مرد موقع ازدواج : زن نجيب مثل اسب با وفا مثل سگ زيبا مثل اهو با وقار مثل طاووس مرد فقط خر باشد كفايت مي كند .

... داشته هلو مي خورده به وسطش مي رسه ميگه ايول وسطش گردو داره

يك روز يه بچه هويج داشته با مادرش تو خيابون راه مي رفته يه دفعه داد مي زنه مي گه مامان اب هويج دارم!!!

... ميره مسجد وقتي مياد بيرون ميبينه كفشش نيست ميگه 4 حالت داره 1 نيامدم 2بدون كفش اومدم 3 اومدم رفتم 4 بعدن ميام

... داشته دنده عقب با ماشين از كوه ميرفته بالا بهش ميگن چرا دنده عقب ميري ميگه آخه مي ترسم بالا جا نباشه نتونم دور بزنم بعدا وقتي مي خواسته پايين بياد باز مي بينن داره دنده عقب مي ياد ميگن الان چرا دنده عقب مي ياي ميگه اخه بالاي كوه جا بود تونستم دور بزنم

ملانصرالدين داشت سخنراني مي کرد که : هرکس چند زن داشته باشد به همان تعداد چراغ در بهشت برايش روشن مي شود. ناگهان در ميان جمعيت ، زن خود را ديد. هول کرد و گفت : البته هرگز نشه فراموش لامپ اضافي خاموش

... دستشویی بوده موبایلش زنگ می زنه پسرش بوده می گه : بابا کجایی ؟ می گه یه جایی. پسره می گه: مامان گفت امروز غذا نداریم هرجا هستی نهارتم بخورو بيا !!!

... جلو دوست دخترش ميخوره زمين براي اينکه کم نياره ميگه: حركتو داشتي؟

... ميره تو صف نونوايي، شاطر نونوائی ميگه: نون تا اينجا بيشتر نمي‌رسه، بقيه برن.
... ميگه: ببخشيد اگه ميشه جمع‌تر وايسين نون به ما هم برسه

يه روز ... شلوار خارجي مي پوشه احساس غربت ميكنه

اعمال پس از گوزيدن 1-خيره شدن به چشم ديگران 2-حفظ اعتماد به نفس 3- تلاش براي از بين بردن بو4- تلاش براي ترك محل حادثه

يه نفر داشته تو دريا غرق مي شده هي داد مي زده : من شنا بلد نيستم...من شنا بلد نيستم...
يه ... از اون طرف رد مي شده بهش ميگه : حالا من تنيس بلد نيستم بايد داد بزنم.

... ميره ساندويچي مغازه دار ميگه بپيچم ... ميگه نه مستقيم برو

زني همراه با شوهرش وارد مطب دندانپزشك ميشه ميگه اقاي دكتر ميخوام يه دندون برام بكشي ولي چون خيلي عجله دارم نميخوام هيچگونه داروي سر كردن يا بيهوشي استفاده كنيد!!!
دكتره ميگه شماعجب خانم شجاعي هستيد,خوب حالا نشونم بديد كدوم دندونتونو ميخوايد بكشم؟
زنه هم رو ميكنه به شوهرش ميگه عزيزم بيا جلو دندونتو كه درد ميكنه رو به اقاي دكتر نشون بده!!!!

دختره به دوستش زنگ ميزنه ميگه,يه پسره دنبام راه افتاده,چيكار كنم؟
دوستش ميگه خوب تندتر راه برو!!
دختره ميگه من دارم تند ميرم ولي اون خاكتوسر خيلي يواش راه ميره!!!!!!!!!!

... تو اوتوبوس يه دختره خوشگل خوشتيپ ميبينه ازش خوشش مياد تا پياده ميشه شماره پلاكه اوتوبوسو بر ميداره....

از يه ... ميپرسن جورابتو كي شستي ميگه لطفا سوال تاريخي نپرسيد!!!

يارو زنگ ميزنه پيتزافروشي ميگه يه پيتزامي خواستم فروشنده ميگه به نام.... يارو مي گه اخ اخ ببخشيد به نام خدا يك پيتزا مي خواستم!

يك نفرهر شب تو خودش ميشاشيد يك شب كه نشاشيد صبح از خوشحالي ريد

از يكي ميپرسن پرچم دزدان دريايي يعني چي ميگه يعني خوردن كله پاچه در دريا ممنوع

يه روز يه چوپان ميره خواستگاري . بهش ميگن چه كاره اي ؟ميگه :مهندس دامپيوتر و پشم افزار!

يه روز يه چيني رو دار ميزنن ميشه دارچين!

يه قورباقه با يه اردك عروسي مي كنه حدس بزن بچه شون چي مي شه............................
بچه دار نميشن براشون دعا كنيد زندگي شان داره از هم مي پاشه !!!!!!

بازم اگه چنتاش بد بود ببخشید

كابينه زندگى مشترك:
زن=وزيرسلب آسايش
شوهر=وزير كار
مادرزن=وزير جنگ
مادرشوهر=وزير اغتشاشات
خواهرزن=جاسوس دوجانبه
خواهرشوهر=وزير اطلاعات وبازرسى
پدرزن=وزيرارشاد
پدرشوهر=رئيس تشخيص مصلحت

ببينم با اينا هم مثل اونا حال مي کنيد يا نه

... داشته با يه خر شطرنج بازي ميكرده يكي بهش ميگه با خر داري شطرنج بازي ميكني؟!
... ميگه همچين خر هم نيست , دو يك جلوه

... زنش حامله بوده، نگاه ميكنه به شكم زنش، ميگه: خانم جان اين چيه؟ميگه: بچه ست. ميگه: دوستش داري؟ ميگه: آره خوب، معلومه. ميگه: پس چرا قورتش دادي؟!

... دو تومنش ميفته تو جوب، يه پنج تومني از تو جوب ور ميداره، سه تومن ميندازه تو جوب!

يه روز يه ... با خدا قهر ميكنه ميره در مسجدو ميزنه فرارميكنه

از ... مي پرسند شما اينقدر ساده هستيد ميگه راهراهمون تو آفريقا ست

يك روز يه مرده ميره خواستگاري . ازش ميپرسن شغل شما چيست؟ روش نميشه بگه قصابي دارم ميگه من لوازم يدكي گوسفندي دارم

يه بار يه ... زنگ ميزنه به موبايل دوستش ميبينه يه خانم با صداي قشنگ ميگه : دستگاه مشترک مورد نظر در دسترس نميباشد.
...ميگه بيخيال مشترک مورد نظر خودت خوب هستی!!!

... سي دي ميخره بعد از 2دقيقه ميبره پس ميده .ميگن چرا پس دادي ميگه:آخه وسطش سوراخ بود.

يك روز معلم از دانش اموز ميپرسه اخرين دندوني كه توي دهان در مي ايد چيست دانش اموز ميگه دندون مصنوعي

به ... ميگن چراادم نمي شي ميگه من ازاين قرطي بازيا خوشم نمي ياد

به يه ... مي گن چند نوع مار نام ببر مي گه مار كبرا مار زنگي مار مولك

يك روز يك گاوه كارت سوخت مي خوره .شيرش سهميه بندي ميشه

طرف ميره در خونه دوستش و هر چي در ميزنه كسي درو باز نميكنه با خودش ميگه فكر كنم در خرابه بهتره زنگ بزنم

يه روز يه خروسه سركلاس به مرغه ميگه يه نوك ميدي
مرغه ميگه اي وا خاك عالم
خروسه ميگه جهنم با خودكار مي نويسم!!!

يه روز يه ...نيه بليت هواپيما مي‌گيره، ميره ايستگاه قطار، سوار اتوبوس مي‌شه، با دوچرخه ميره مسافرت!!!

... چربی داشته ميره دکتر، دکتره ميگه روزی 4 کیلومتر بدو
بعد يه هفته ... زنگ ميزنه به دکتره ميگه : دکتر رسيدم لب مرز هالا چی کار کنم؟!!!

به يه ... ميگن: با وطنم جمله بساز. ... ميگه: ديروز رفتم حمام و تنم را شستم! به ... ميگن: منظورمون ( ط ) دسته دار بود. ... ميگه: اتفاقا با تي دسته دار تنمو شستم

يه روز دختره و پسره داشتن تو خيابون قدم
ميزدن دختره بر ميگرده به دوست
پسرش ميگه : دوس داري اونجائي رو كه ديروز
آمپول زدم رو نشونت بدم ؟؟
پسره همچين با هول ميگه آره آره .. دختره
ميگه : اون ساختمون روبروئي طبقه دوم

معلمه از شاگردش ميپرسه ناصرالدين شاه چه طوري بر تخت پادشاهي نشست؟ شاگرده ميگه چهار زانو

به طرف ميگن چرا ريش نداري؟
ميگه اخه به مامانم رفتم

دوتا سوسک پولدار با هم عروسی میکنن ماه عسل میرن توالت فرنگی!!!


به يه ... یه اتوبوس می دن می گن اینو پارکش کن.
می ره صندلی هاشو درمیاره به جاش درخت می کاره

دو تا ديوونه مي رسن به هم،
اولي به دومي مي گه: اگه چراغ قوه رو روشن کنم، از نورش مي ري بالا؟
دومي مي گه: فکر کردي من ديوونم؟
که برم بالا، تو چراغ قوه رو خامو ش کني و من بيفتم پايين

مادر : پسرم ، من دارم مي رم خريد يه وقت به كبريت دست نزني ها
پسر : نه مامان جون من خودم فندك دارم

معلم : بنويس صابون
شاگرد روي تخته نوشت ، سابون
معلم : ببين عزيزم صابون با ص است نه با س
شاگرد : خانم فرقي نمي كند نگران نباشيد اينم كف مي كنه


روز قيامت ميشه، يارو رو به خاطر كارهاي خوبي كه كرده بوده، مي‌اندازنش توي بهشت، يارو همينجور كه داشته توي بهشت قدم مي‌زده، مي‌رسه به يه تپه خيلي سرسبز، با حسرت آهي مي‌كشه و ميگه: كاشكي گوسفندامو آورده بودم!

يه روز يه خانومي تو آشپزخونه يه مارمولك مي بينه .اسپري حشره كش و ميگيره سمتش مزنه.يهو مارمولكه ميگه :
خاله خاله زير بغلمم ميزني؟؟؟؟؟؟؟؟؟

يه روز يه كچله ميره سلموني , يه دفعه همه ميزنن زير خنده. ميگه زهر مار چيه اومدم آب بخورم.

دوتا هزار پا همديگرو بغل مي كنن ميشن زيپ

... بعد عيد فطر به دنيا مياد اسمشو ميذاره پسفطرت

زنه از شوهرش مي پرسه از چيم خوشت اومد؟ قيافه, جذابيت, اخلاق خوبم يا هيكل قشنگم؟ شوهره ميگه: از اعتماد به نفست!!!!!!!!!!!!!!

به ... گفتن چكار كردي كه ور شكست شدي؟
ميگه بادكنك مي فروختم به شرط چاقو

يكي يه خبر داغ شنيد گوشش سوخت .

پسر به باباش ميگه:نقاشيم قشنگه؟
باباش ميگه اره چي كشيدي؟
ميگه گاوه داره علف ميخوره
باباميگه كو علف؟
پسر:گاوه خورده
بابا:كوگاو؟
ميگه علفخورد رفت

به طرف ميگن با ماشين جمله بساز ميگه امشب خونه مهمون ماشين

... راديولوژيست ميشه به مريض ميگه تو عكستون يه شكستگي تو دنده راست سينتون ديدم ولي با فتوشاپ درستش كردم

به ِه موزيسين ميگن هفت سين رو نام ببر ميگه:سنتور، سه تار، سنج، ساك سيفون، سه گاه، سمفوني، سورنا
طرف ماشين ميره رو دستش ميميره ! ميدونين چرا ؟
آخه اون بابا دستش تو دماغش بوده

يه روز يكي ميره دستشويي .وقتي از دستشويي بر مي گرده نفس نفس مي زده.ازش مي پرسن:
مگه كوه كندي ؟
ميگه نه كوه ساختم!!!

...نيه داشت خيار پوست ميكند هي مي گفت ياحضرت غباس توش موز باشه!!!

به ماره ميگن عاشق تاحالاشدي؟ ميگه 6 ماه نامزد بودم بعد فهميدم شلنگه!!!

به طرف ميگن سه تا پرنده نام ببر
ميگه:گنجشك و كلاغ و خر
ميگن گنجشك و كلاغش قبول ولي خر چرا؟
ميگه خره ديگه نمي فهمه يه موقع ديدي پريد

طرف پتروس فداکار رو با دهقان فداکاراشتباه ميگيره ، میره انگشت میکنه تو چشم راننده قطار

تابلو مطب جراح پلاستيك:
لولو ميگيريم ... هلو تحويل ميديم =

فعلا تا بعد

جوك های عالی مينويسي هومن جان كلي خنديديم دوست گلم

به ------ ميگن برو جلوي ماشين ييين چراغ راهنما كار ميكنه ؟ غضنفر ميره جلوي ماشين ميگه :آره ، نه ، آره ، نه ، آره ، نه ، آره ، نه

ممنون جواد جان كلی خنديديم!!!

يك روز ------ خرش را در جنگل گم مي كند. موقع گشتن به دنبال آن يك گورخر پيدا مي كند. به آ ان مي گويد: اي كلك لباس ورزشي پوشيدي تا نشناسمت!


مردي كه در و پنجره مي ساخت رفته بود خواستگاري، پدر عروس پرسيد : آقا داماد چه کاره اند؟ داماد خواست کلاس بذاره گفت : من ويندوز نصب مي کنم!!!



----- رو براي اولين بار مي برند توي هلي کوپتر ، توي آسمان از سمت چپي اش مي پرسه : شما گرمتونه ؟ طرف مي گه : نه. از سمت راستي اش مي پرسه شما گرمتونه ؟ اون يکي هم مي گه نه. بعد غضنفر بلند مي گه : آقاي خلبان هيچ کس گرمش نيست. اون پنکه سقفي رو خاموشش کن (پره هاي هلي کوپتر!)


يه بار يه ديوونه دنبال رئيس بيمارستان مي اندازه . خلاصه رئيس بيمارستان رو تو يه بن بست گير مياره. رئيس بيمارستان با ترس مي گه از جون من چي مي خواي ؟ ديوونه هه مي ره با دست بهش مي زنه مي گه حالا تو گرگي!


به معتادي گفتند با 45 و 46 و 47 و 48 جمله بساز. گفت : چلا پنجه مي کشي؟ چلا شيشه مي شکني؟ چلا هف نمي زني ؟ چلا هشتي ناراحت؟


اصغرآقا اواخر عمرش به زنش گفت : خانم جان بعد از رفتن من به من خيانت نکني که استخوانهام تو گور بلرزه ! زنش هم گفت چشم. مدتي بعد مرد به خواب زنش آمد و گفت : تو اون دنيا به من مي گن اصغر ويبره!


پسري از سربازي براي پدرش اين طور تلگراف زد : " من کاظم پول لازم " پدرش هم در جواب گفت : " من تراب وضع خراب !"


مردي بدهي و قرض زياد داشت رفت ماشين مدل بالا خريد! زنش پرسيد : آخه مرد با اين وضعي که ما داريم چه وقت ماشين مدل بالا خريدن بود؟ مرد گفت : ماشينو خريدم تا سريع تر بتونم از دست طلبکارها فرار کنم!!!



يه بار بچه اي از پدر خسيسش ده هزار تومان پول خواست . پدر گفت : چي ؟ نه هزار ؟ هشت هزارو مي خواي چه کار؟ تو هفت هزار هم زيادته چه برسه به شش هزار! بابام به من پنج هزار نداده که حالا من به تو چهار هزار بدم. حالا سه هزارو مي خواي چي کار؟ دوهزار کافيه ؟ بيا اين هزار تومنو بگير.بچه مي شماره مي بينه پانصدتومنه!!!


از شخصي مي پرسند «چرا قرص هايت را سر وقت نمي خوري؟»
پاسخ مي دهد: «مي خواهم ميكروب ها را غافلگير كنم.»


شخصي ميخي را برعكس به ديوار مي زد. دوستش از راه رسيد و گفت: «تو اشتباه مي كني، اين ميخ براي ديوار روبه روست.»



پدر: «پسرم! هر وقت مرا عصباني مي كني، يكي از موهايم سفيد مي شود.»
پسر:« حالا فهميدم كه چرا پدر بزرگ همه موهايش سفيد است.»



دو شكارچي با هم صحبت مي كردند. اولي پرسيد:« اگر خرسي به تو حمله كند، چه مي كني؟»
دومي: «با تفنگ شكارش مي كنم.»
اولي: « اگر تفنگ نداشته باشي، چه؟»
دومي:« مي روم بالاي درخت.»
اولي:« اگر آنجا درخت نباشد، چي؟»
دومي: «خب، پشت يك صخره پنهان مي شوم.»
اولي: «اگر صخره نبود، چه؟»
دومي:« توي گودالي دراز مي كشم.»
اولي: «اگر گودال هم نبود؟»
در اين موقع، شكارچي دوم عصباني شد و گفت: «داداش! بگو ببينم، تو طرفدار مني يا خرسه؟!



شبي -------- خواب ديد كه كسي ۹ دينار به او مي دهد، اما او اصرار مي كند كه ۱۰ دينار بدهد كه عدد تمام باشد. در اين وقت، از خواب بيدار شد و چيزي در دستش نديد. پشيمان شد و چشم هايش را بست و گفت: «باشد، همان ۹ دينار را بده، قبول دارم.»



يك نفر خودش را به موش مردگي مي زند، گربه مي خوردش




پزشك:« متأسفانه چشم شما دوربين شده.»
بيمار: «آخ جان! پس مي توانم يك حلقه فيلم بيندازم توش و چند تا عكس بگيرم.»



اتوبوس سرچهار راه رسيد. پيرمردي از مسافرها، عصايش را روي پشت شاگرد راننده گذاشت و گفت:
« اين جا چهار راه سعدي است؟»
شاگرد راننده گفت:« نخير، اين جا ستون فقرات بنده است.»



مردي به مطب پزشك رفت و گفت: «آقاي دكتر! چند وقتي است كه بيماري فراموشي گرفته ام. چه كار كنم؟»
پزشك:« اول بهتر است تا فراموش نكرده اي، ويزيت مرا بدهي.»






معلم:« ناصر! اگر حميد ۵ تا مداد داشته باشد و ۳ تاي آن را به رضا بدهد، چند تا مداد برايش مي ماند؟»
ناصر:« آقا اجازه! ما حميد را نمي شناسيم و كاري هم به كارش نداريم.»

چند تا جوك و جمله ي عشقولانه:
خروسه از جلوي مرغ فروشي رد ميشه:با حسرت ميگه:ميمردين تو لونه اينجوري راه ميرفتين؟!!


قانون ششم نيوتون:اگه با يه ... دعوا كرديو اون فرار كرد تو هم فرار كن چون داره ميره سنگ جمع كنه!!!


برق خونه ي ... ميره ، يه قابلمه بر ميداره ميره دم خونه ي همسايش كه ...ر بوده ، ميگه:برق دارين؟...ره ميگه:الاغ،حداقل ظرف پلاستيكي مياوردي كه برق نگيردت!!!


از ...ميپرسن چه گلي رو دوست داري؟ميگه:اقاقيا،ميگن:بنويسش،ميگه:گه خوردم گل رزو دوست دارم!!


اسمتو رو غنچه نوشتم شكوفا شد.رو درخت نوشتم ميوه داد.رو صحرا نوشتم لاله زار شد...آخه اين اسمه يا كد شيميايي؟!


اگه زمين بلرزه،اگه آسمون بيفته،اگه ماه به دو نيم شه ، اگه كوه متلاشي شه،اگه خورشيد خاموش شه.......
بيچاره داره قيامت ميشه،اونوقت تو نشستي اس ام اس ميخوني؟!!


اين روزا پليس در طرح مقابله با بدحجابي خوشگلارو هم ميگيره..........
اس ام اس زدم بهت بگم نري بيرون،نميگيرنت ضايع ميشي!!!


با توجه به گران شدن اس ام اس از فردا(23 تومان) پيشاپيش عيد فطر، عيد غدير، يلدا ،4 شنبه سوري ، ولنتاين ، نو روز 88 ، 89 ، تولدت ، تولدم ، تولدش ، پيوندمان ، پيوندتان ، پيوندشان!! قدم نو رسيده و ظهور آقا امام زمان مبارك!


فحش...:از جلوي چشام خفه شو.فكر كردي خودت خري! كسي با تو زر نزد!!صداتو واسه من داد نزن.دستت بشكنه از زانو! با من حرف ميزني دهنتو ببند!!خودت گير آدم خري افتادي.خودم دست دارم جوابشو ميدم!


از آ-خ-و-ن-د-ه ميپرسن:سنتور حرامه؟ميگه:بله.ميگن:ارگ چي؟ ميگه :بله.ميپرسن:شيپور چي؟بازم ميگه:بله.ميگن:پس خ-م-ي-ن-ي اي امام رو با گوز بزنيم؟؟!!!

مردي بگرفت شماره 118 پرسيد كآيا داري شماره 110!
سپس گفت بگرد برايم شماره اي كآن هست از بهر شهيدبروسلي!
زن گشت و گفت نداريم چنين كسي بگفتا پس بگرد باسم زنش تندوسريع!
بگفت نامش بگو تا نيك بگردم بگفتا پروين اعتصامي دورت بگردم!
تيز گشت نيافت چنان نامي گفت:متاسفم يافت نشد آن نامي!
بگفتا اندر پي سي ات بنام پدر جو شايد يافت شود آن خط از زيرو رو!
نام نيكش هست علي دايي باشد كه يافت شود اين يكي عالي!
بيچاره دوباره گشت نيافت چيزي گفت داريم عليرضا دايي نداريم علي!
بگفتا عزيزم چقدر سن داري؟ در عجب شد گفت بله؟چه ميگويي؟!
بگفتا تو آخر داري آيكيويي وافر اينها را پرسيدم تا مغزت شود فر!
بخنديد و از پشت خط ريسه رفت وگفتا كه سر كار بودي تمام وقت!

ممنون هانيه جان اين قسمت خيلی خوب شده

دستت درد نگیره هانیه جون خیلی باحال بود

سه تا ----- رفته بودن ايستگاه راه‌آهن، تا ميرسن تو يهو قطار حركت ميكنه، اينها هم ميگذارن دنبال قطار حالا ندو كي بدو! خلاصه بعد از هزار بدبختي، يكيشون ميرسه به قطار و ميپره بالا و دستشو دراز ميكنه دومي رو هم سوار ميكنه، ولي سومي بندة خدا هرچي ميدوه نميرسه. خلاصه خسته و كوفته برميگرده تو ايستگاه، يك بابايي بهش ميگه: آقاجان چرا اينقدر خودتونو خسته كرديد؟ قطار بعدي نيم ساعت ديگه حركت ميكنه، واميستاديد با اون ميرفتيد. تركه نفس زنان ميگه: منم نميدونم! والله من فقط قرار بود برم، اون دوتا رفيقام اومده بودن



---- توي اتوبوسِ تهران-خرم‌آباد نشسته بوده، ميره به راننده ميگه: آقاي راننده واسه كي داري رانندگي مي‌كني؟! اينا که همه خوابن!

جواد دستت مرسی !

جالب بود

جواد خیلی باحال بود

سرت تو دماغت نره!

به ... میگن یه پستاندار پرنده بگو. میگه مهماندار هواپیما