| سنگ کوب!!! | |
|
+3siyavash-raz هومن rasool bazi khor 7 مشترك |
نويسنده | پيام |
---|
rasool bazi khor دوست صمیمی خودم شدی عزیز
تعداد پستها : 386 محل زندگي : tehran Registration date : 2008-03-27
| عنوان: سنگ کوب!!! الخميس أبريل 03, 2008 12:56 pm | |
| سلام(شکلک سلام) این تاپیکو زدم که همه بیان جاهایی توی بازی ها که سنگ کوب کردن رو بگن. اول خودم شروع میکنم من باسه اولین باری که داشتم گیرز بازی میکردم توی اون مقبره هه که اون غول کوره(بیزرکر)میاد انقدر بد اومد و آهنگش مناسب بود که من باسه 2 دقیقه خشک شدم و بیزرکر اومد منو دام رو کشت! | |
|
| |
هومن دوست داشتنی تویی جیگر
تعداد پستها : 199 Age : 31 محل زندگي : شیراز Registration date : 2008-04-03
| عنوان: رد: سنگ کوب!!! الجمعة أبريل 25, 2008 12:57 am | |
| آخه خجالت میکشم که بگم ولی بخاطر گل روی بچه های سیمز 47 میگم من اولین بار سال اول راهنمایی بودم که قلعه ولفینشتاین بازی میکردم که داخل تونل که شدم مرده ها در اومدن که بد جور هم ترسیده بودم و پاشدم از اتاق دویدم بیرون بار دوم هم پار سال بود که توی far cry میمون های تغییر یافته میخاستن بیان توی اون قلعه داشتم میرفتم به پایه عقبی صندلی هم لم داده بودم که یه دفه میمونه نعره زد و پر پرید طرفم منم از ترس کنترل خودم از دستم رفت دستمم از میز ول شد و با صندلی از پشت مثل مف پهن شدم کف زمین! | |
|
| |
rasool bazi khor دوست صمیمی خودم شدی عزیز
تعداد پستها : 386 محل زندگي : tehran Registration date : 2008-03-27
| عنوان: رد: سنگ کوب!!! الجمعة أبريل 25, 2008 3:38 am | |
| بابا دمت پر حرارت! چه باحال بود! کسی دیگه نمیخواد بگه!!؟؟ | |
|
| |
siyavash-raz دوست داشتنی تویی جیگر
تعداد پستها : 228 محل زندگي : استل واتر Registration date : 2007-08-18
| عنوان: رد: سنگ کوب!!! الجمعة أبريل 25, 2008 3:45 am | |
| من داشتم ps1 رزیدنت اویل 3 بازی میکردم داشتم از جلوی دری رد میشدم که یک دفع زامبی ها ریختن بیرون من همون ا از ترس حالم گرفته شد. تاریخ:8 سال پیش | |
|
| |
amin مدیر
تعداد پستها : 626 محل زندگي : يه جای دور Registration date : 2007-07-06
| عنوان: رد: سنگ کوب!!! السبت أبريل 26, 2008 12:05 am | |
| منم ميخوام اعتراف كنم داشتم دوم 3 بازی ميكردم تو اون تاريكي يك قول بي مرام پريد جلو اسپيكر واقعا زياد بود بعد منم دو متر پريدم هوا (البته در واقعيت فقط بيست روز بيشتر طوی كما نبودم ) | |
|
| |
هومن دوست داشتنی تویی جیگر
تعداد پستها : 199 Age : 31 محل زندگي : شیراز Registration date : 2008-04-03
| |
| |
amin مدیر
تعداد پستها : 626 محل زندگي : يه جای دور Registration date : 2007-07-06
| عنوان: رد: سنگ کوب!!! السبت أبريل 26, 2008 4:21 am | |
| ممنون هومن جان ديگه سكته كردن هم باحالی داره!!! | |
|
| |
Honey دوست صمیمی خودم شدی عزیز
تعداد پستها : 383 Age : 34 محل زندگي : Never Land Registration date : 2008-02-27
| عنوان: رد: سنگ کوب!!! الثلاثاء أبريل 29, 2008 9:51 am | |
| منم تو Re 4 وقتي يارو با اره برقي حمله كرد وكله ليانو بريد !خيلي ترسيدم. | |
|
| |
amin مدیر
تعداد پستها : 626 محل زندگي : يه جای دور Registration date : 2007-07-06
| عنوان: رد: سنگ کوب!!! السبت مايو 03, 2008 11:37 pm | |
| | |
|
| |
JAVAD می دونی دیگه داری می ری تودلا
تعداد پستها : 286 محل زندگي : tehroon Registration date : 2008-05-09
| عنوان: رد: سنگ کوب!!! الإثنين يوليو 07, 2008 2:59 pm | |
| من تو بازی ویلروک خیلی ترسیدمممممممممممممممممممممممممممممممممممممم | |
|
| |
bahare صمیمی تر از قبل
تعداد پستها : 516 Registration date : 2007-07-18
| عنوان: رد: سنگ کوب!!! الأحد يوليو 13, 2008 1:35 pm | |
| من همین چند ماه پیش داشتم تومب رایدر بازی میکرم.جاتون خالی هیچکس خونه نبود بعد از ظهرم بود چراغا خاموش اتاق نیمه تاریک داداشمم کنارم نشسته بود .همه جا هم ساکت بود.آقا ما داشتیم تو یه تونل با آرامش کامل قدم میزدیم که سر یه پیچ یه دفه یه دایناسور خنگ پرید تو صورتمو جیغ کشید.داداش ترسوی منم تا جایی که میتونست از حنجرش استفاده کردوعین دخترا جیغ کشید.دیگه خودتون بفهمید من چه حالی داشم و چه شوک قوی بم وارد شده بود.مث برق گرفته ها صد متر پریدم هوا و منم نا خود آگاه جیغ کشیدم.حالا جیغ داداشم مگه تموم میشد؟فک کننم دقیقآ10 دقیقه و نیم اون جیغ کشید منم همراهیش کردم.وستشم لارا مرد و از ته دل فریاد زد.دیگه منو بگی انگار خودم ودایناسور گاز گرفته.دسته پلی استیشنم میلرزید و ول نمیکرد.تا برادرم ساکت شد منم ساکت شدم.بعدش تا تونستم زدم تو سرش و پرسیدم چه مرگت بود؟(آخه اگه اون جیغ نمیزذد منم نمیترسیدم.)بعدشم تا یه ماه شوک دسته ها رو غیر فعال کردم. یه بارم داشتم رزیدنت بازی میکردم یه دفه یه مار از توی یه بشکه پرید رو صورتمو قلبم واقعآ از کار وایساد.منم مثه هانی ازون اره برقیا خیلی ترسیدم وقتی سر لیونو برید انگار گردن منو قط کرده بود سه متر سرمو بردم عقبو...........جیغ!تازه جای زخمم فشار دادم. | |
|
| |
Honey دوست صمیمی خودم شدی عزیز
تعداد پستها : 383 Age : 34 محل زندگي : Never Land Registration date : 2008-02-27
| عنوان: رد: سنگ کوب!!! الإثنين يوليو 14, 2008 6:28 am | |
| نمي گم خنده دار,ولي جالب بود بهاره جون.با حال تعريف كردي | |
|
| |
| سنگ کوب!!! | |
|